هویت از عناصر گوناگونی تشکیل شده که عبارتند از: دین، زبان، جغرافیا، تاریخ اسطورهای یا واقعی، میراث سیاسی دولت، میراث فرهنگی و ادبی و … . یکی از مهمترین مؤلفههای مرتبط با هویت، پوشاک افراد جامعه است که بی شک با دیگر عناصر، ارتباطی تنگاتنگ دارد، از انها اثر میپذیرد و بر انها اثر میگذارد. پوشاک یک نشانه هویتی است که با بررسیان میتوان رد پای مباحث جغرافیایی، تاریخی، سیاسی، اجتماعی، هنری و.. را در یک جامعه خاص یافت و بدین ترتیب به بسیاری از راز و رمزهای پوشیده در دل تاریخ پی برد.
تمام مؤلفههای هویت خواه ناخواه با فرهنگ پیوند دارند. یک لباس نماد مردانگی، دیگری نشانه زنانگی، یکی نشانهٔ ارزشهایی چون حجب، پاکدامنی و لباس دیگر نماد متجدد بودن میباشد. ارزش نمادین پوشش تنها در ارتباط آن با گروهها خلاصه نمیگردد، بلکه لباس میتواند مجموعهای از مباحث اخلاقی و سیاسی را نیز نشان دهد و در عین حال میتوان انواع گوناگونی از روابط نمادین میان لباس و ساختارهای اجتماعی یافت، مانند لباس نظامیان، کشاورزان، روحانیان، پادشاهان و … . با ما همراه باشید در مقالهی پوشاک یک نشانه هویتی است.
راز قطعات پوشاک به عنوان یک نشانه هویتی
هر قطعه از پوشاک نیز حامل اندیشه است، اندیشهای که عامل اصلی تولید و طراحی آن قطعه بوده است. پیام موجود در هر قطعه از لباس، ممکن است فقط جنبهٔ کارکردی یا زیبایی شناختی داشته باشد یا آنکه مجموعهای از رمزهای نمادین جهت رساندن پیامهایی عمیق با معانی بزرگ فرهنگی، اسطورهای، اجتماعی و سیاسی را در خود دارا باشد. این پیام سازی ممکن است در برههای از زمان برای عنصری خاص از البسه ایجاد شده باشد، یا از دیرباز با فلسفهٔ لباس مربوطه همراه بوده باشد.
پوشاک از ضروریترین نیازهای بشر است که تاریخی به قدمت تاریخ انسان دارد و متناسب با دورههای گوناگون زیست بشر، جلوههایی مختلف و وجهی تاریخی یافته است. تاریخ لباس را نمیتوان از تاریخ تفکر بشری جدا دانست، زیرا تغییر در نوع پوشش در ادوار گوناگون بشری، تناسب با منظر هستی شناسانه انسان دارد و مظهر نگاه او به جایگاه خود در عالم تلقی میشود. بر این مبنا پوشاک، چیستی و کیستی انسان را تعریف میکند و از این رو از مؤلفههای مهم هویتی و فرهنگی به شمار میرود.
تأثیرگذاری پوشاک
پوشاک در ابتدا تنها پوشش تن و بدن را در برابر عوامل آسیب رسان فیزیکی چون سرما و گرما به عهده داشت ولی کم کم با ذوق هنری و زیبایی شناسی انسان عجین شد و به منزلهٔ یکی از مظاهر سبک زندگی، از حس زیبایی شناختی و هنر تأثیر پذیرفت. همین تأثیر پذیری نیز موجب فعالیتهای عظیم جهانی در عرصه پوشاک شد و جریانهای اقتصادی مرتبط با این مقوله، بر فرهنگ جوامع تأثیر گذاشتند.
از نقاط عطف این تأثیر گذاری میتوان به دوران پس از جنگ جهانی دوم اشاره کرد، زیرا پس از ان “مصرف” جایگاه متفاوتی در جامعه پیدا کرد که فراتر از پاسخ گویی به نیازهای زیستی بود و جواب دهی به گروهی از ارزشها را مد نظر قرار میداد. از این دوران بود که پوشاک به منزله کالایی پرمصرف، موضوع صنعتی شد که در آن برآیندی از موازین زیبایی شناسی و ازرشی بسیار تعیین کننده بود؛ صنعتی که با ظهور یا افول عامدانهٔ معیارهای زیبایی در پوشاک، مد، به معنی مجموعهای از شیوهها و روشهای استفاده از پوشاک را هر از چند گاه تغییر میداد تا مصرف کنندگاه محصولات را به طور مستمر در حال خرید نگاه دارد. مدها را میتوان قرار دادهایی نانوشته، اما وضع شده در اجتماع دانست زیرا انسانها را برای حفط حیثیت اجتماعی خود، به نوعی همگونی متمایل میسازد.
فرهنگ پوشاک
فرهنگ پوشاک در جوامع گوناگون، مبناهای متفاوتی دارد اما در یک بررسی کلی و تطبیقی میان پوشاک در فرهنگهای سنتی و پوشاک در فرهنگهای مدرن میتوان به وجود دو اصل پی برد: اصل “ثبات” در پوشاک سنتی و اصل ” ناپایداری” در پوشاک مدرن. لباسها در فرهنگهای سنتی علیرغم تنوع و گوناگونی متناسب با گروههای اجتماعی از اصول تعریف شدهای برخوردارند که از ان عدول نمیکنند. این اصول نامتغیر، برآمده از ثبات جامعهٔ سنتی است، حال آنکه پوشاک در فرهنگهای مدرن پدیدهای متأثر از نظام سرمایه داری برخاسته از انقلاب صنعتی در اروپا است و برآمده از اصل تغییر و گوناگونی دایمی معیارهای اجتماعی و جامعه است.
پوشاک ایرانی
پوشاک ایرانی نیز از تنوع بسیاری در مناطق مختلف جغرافیای فرهنگی برخوردار بوده است. این تنوع را میتوان از یک سو به دلیل جغرافیای طبیعی و آب و هوای گوناگون در مناطق مختلف و از سوی دیگر به دلیل تنوع فرهنگی آن با توجه به حضور اقوام متعدد دانست.
تنوع فرهنگ ایرانی همچنان پابرجاست، گرچه در عصر پس از مدرنیته و گرایش به جهانی شدن رو به کم رنگی گذارده است. به این ترتیب، جامهها نیز اکنون از هویت کامل پیشین خود برخوردار نبوده و به نوعی از الگوهای رایجی تبعیت میکنند که ریشه در فرهنگ ایرانی ندارد و به مثابه نشانهای از هویت جهانی قلمداد میشود.
پوشاک در سطح جهانی
در جهان پیشرفتهٔ امروز، فرد با گزینههای بسیاری روبرو است و همواره قواعدی وجود دارد که تعیین میکند او چه باید بپوشد. این قواعد، نظام پوشش را تضمین میکنند و منشأ انها ارزشهای نظام اقتصادی، قوانین دولتی، دین، الزامهای زیباشناسنامه، تنوع طلبی، هویتهای جدید و هر منبع دیگری است که قدرت معنا و نظم بخشیدن به زندگی فرد را داشته باشد. به یقین مد نیز که پدیدهای اجتماعی است و ارتباطی نزدیک و تنگاتنگ با پوشاک دارد، یه این مباحث دامن می زند.
مد از سویی فرد را با گروه همراه میکند و از سوی دیگر، او را از گروه متمایز مینماید، بنابراین کارکردی متناقض دارد، اما خود این قواعد ناشی از قراردادهایی هستند که جمع آنها را منعقد میکند. مد در عین حال که زمینهٔ مناسبی برای رشد اقتصاد پویا فرآهم میآورد، سبب ایجاد جنب و جوش در فضای فرهنگی و تحرک و نشاط و فعالیت در جامعه میگردد، البته به شرطی که هماهنگی لازم را با الگوهای متناسب با فرهنگ و هنر جامعه داشته باشد. شاید در این موقعیت بهترین گزینه به جای مقابله مستقیم، عرضهٔ الگوهای مناسبی باشد که باید در جامعه ترویج داده شوند. امیدواریم از مقالهی پوشاک یک نشانه هویتی است در مجله فروشگاه لباس هپی لند لذت برده باشید.