شاید شما هم تا به حال تعریفهای متفاوتی در مورد تربیت فرزندان شنیده باشید. اما سؤال مهمی که در این زمینه پیش میآید این است که کدام یک از آنها تعریف جامع و درستتری را ارائه میکند؟ در واقع برای پاسخ درست به این سؤال، باید توجه داشته باشید که عوامل متفاوت و زیادی وجود دارند که روی این تعریف تأثیر گذار هستند.
اینکه ما از چه دیدگاهی به این موضوع نگاه میکنیم، در تعریفی که ارائه خواهیم کرد نقش مهمی ایفا میکند. ما تصمیم داریم که در ادامه این مقاله در مورد تعریف تربیت فرزندان از نظر روانشناسی را با شما عزیزان صحبت کنیم. همانطور که میدانید، سلامت روان و رعایت اصول روانشناسی از نکات مهمی هستند که شما باید حتماً در تربیت فرزندان خود به آن توجه داشته باشید. در ادامه با ما همراه باشید تا بیشتر با این با جزییات موضوع آشنا شوید.
فهرست مطالب
تربیت فرزند به چه معناست؟
تربیت فرزند به معنای نحوه تربیت کودک در زمینههای مختلف میباشد. اینکه شما چه شخصیتی دارید و فضای حاکم بر خانواده شما چگونه است، روی این موضوع تأثیر مستقیمی میگذارد. اصول تربیت فرزند یعنی والدین ابتدا شناخت کاملی از خود و ویژگیهای خود کسب کرده و بدانند که در چه مسیری قرار گرفتهاند.
سپس با رعایت نکات مهم در این زمینه، به تربیت فرزندان خود بپردازند. اگر شما جزو پدر و مادرهایی هستید که در تلاشند برای آموزش مهارتهای زندگی به فرزندان خود از بهترین روشها و تکنیکهای موجود استفاده کنند، این مطلب مناسب و ایده آل شماست.
تعریف تربیت فرزندان از دیدگاه روانشناسی چیست؟
قبل از اینکه بخواهیم به این سؤال پاسخ دهیم باید بدانیم که تربیت کودک به چه معناست. همانطور که گفتیم؛ تربیت فرزندان به سبک شخصیت و زندگی والدین بستگی دارد. چگونگی ارتباط شما با اطرافیان روی شخصیت فرزندتان تأثیر میگذارد و به نوعی سطح فکر و رفتاری که فرزند شما دارد، نتیجه رفتار خود شماست.
هر انسانی باید مهارتهای ارتباطی و مسیر رشد و تکامل خود را در دوران کودکی بیاموزد. موارد کوچکی مثل شستن دستها قبل از غذا خوردن، مسواک قبل خواب و مواردی از این دست، از کودکی در ذهن فرزندان ریشه میکند. یکی از مهمترین مواردی که روی تربیت فرزندان سالم تأثیر میگذارد، روش مورد استفاده برای تربیت آنهاست. در ادامه بیشتر در این مورد صحبت خواهیم کرد.
روشهای مختلف تربیت کودک چیست؟
حال که به طور مختصر در مورد تعریف تربیت کودک آشنا شدیم؛ باید بدانید که روشهای تربیت فرزندان بسیار متنوع است. به طور کلی میتوان پنج سبک اصلی برای تربیت کودکان در نظر گرفت که عبارتند از:
۱. آسان گیر
همانطور که از اسم آن مشخص است، در این سبک والدین تلاشهای زیادی برای هدایت و اصلاح رفتار کودک خود انجام میدهند. اما در این مسیر از بد اخلاقی یا روشهای تحقیر آمیز استفاده نمیکنند. آنها سعی میکنند تا حد امکان با فرزندان خود درگیر نشوند. به تصمیمات آنها احترام بگذارند و نیازهای کودکان خود را برطرف میکند.
۲. مستبدانه
این روش معمولاً رایجترین نوع روش تربیتی والدین در تمام کل دنیا است. معمولاً پدر و مادرهای سخت گیر که انعطاف پذیری کمی دارند و بسیار در مسائل مختلف حتی کوچک سرسخت هستند؛ از این روش استفاده میکنند. آنها تمام بخشهای زندگی فرزند خود را تحت کنترل دارند.
آنها هیچ اعتقادی به تشویق و کودکان خود ندارند و سعی میکنند هر چیزی را مطابق میل خود و بدون توجه به خواسته فرزندان انجام دهند. استفاده از این نوع روش تربیتی در کودکان، از دلایل مهم نا توانی در پیدا کردن دوست در کودکان میباشد.
۳. مقتدرانه
در این روش، والدین بسیار مقتدر، محکم اما مهربان هستند. آنها یک سری قوانین را وضع میکنند و فرزندانشان باید از این قوانین پیروی کنند. آنها نه به بیش از اندازه سخت گیر هستند و نه بسیار آسان گیر و منعطف. بلکه سعی میکنند که تعادل را در روند تربیت فرزندان خود برقرار کنند.
این پدر و مادرها برخلاف والدینی که از روش مستبدانه استفاده میکنند، به فرزندان خود اجازه میدهند که قدرت تصمیم گیری داشته باشند، بر اساس خواسته خود تصمیم بگیرند و به طور کلی یک حالت متعادل را ایجاد میکنند.
۴. والدین سهل گیر
در این روش هیچ قانون مشخصی برای فرزندان وجود ندارد. آنها ممکن است کودکان خود را از پیامدهای منطقی دور کنند تا آنها را از ناراحتی و احساسات آسیبزننده نجات دهند. این روش تربیتی منتقدان بسیار زیادی دارد و بسیاری از افراد به این روش تربیت کودک اعتقادی ندارند.
این والدین معمولاً مهربان هستند و سرکشی بچهها ممکن است باعث ناامیدی آنها شود. اما با وجود همین احساس ناامیدی آنها هیچ اقدامی برای محدود کردن فرزند خود نمیکنند. این موضوع ممکن است در آینده باعث آسیب جسمی و روحی در کودکان شود.
۵. روش تربیت بدون دخالت
در این روش هیچ قانون و قاعده خاصی برای کودکان وجود ندارد. بچهها کار خودشان را انجام میدهند معمولاً از نظر عاطفی دارای کمبود هستند. از آنجا که هیچ کنترلی بر روی آنها نیست، هیچ فکری روی عملکرد خود ندارند. معمولاً وضعیت تحصیلی این کودکان ضعیفتر از حد میانگین بوده و هیچ تضمینی برای موفقیت این کودکان در آینده وجود ندارد. سخن پایانی
تربیت کودک از دیدگاه روانشناسی به ما میگوید که باید تعادل را رعایت کرد. چون همانطور که گفتیم؛ سختگیری بیش از حد یا آسان گیری بیش از اندازه، هر کدام به هر طریق خود تأثیر منفی خود را روی روند رشد و تربیت کودک خواهد گذاشت. بنابراین پیشنهاد میکنیم تعادل را برای تربیت فرزندان خود در پیش گرفته و به یاد داشته باشید که رفتار شما یکی از الگوهای اصلی فرزندانتان به حساب میآید.
ممنون از این که تا انتهای این مقاله همراه مجله فروشگاه هپی لند بودید. امیدواریم که از خواندن این مقاله لذت برده باشید و مطالب گفته شده در آن برای شما مفید، کاربردی و سودمند بوده باشند. همچنین شما عزیزان در صورت تمایل به مطالعه مطالب مشابه، میتوانید از لینکهایی که در ادامه در اختیارتان قرار میگیرند، استفاده کنید: